چگونه می توانیم با مرگ همسر کنار بیاییم؟
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۵۵۱۵۲۴
خبرگزاری آریا -
بعد از فوت همسر
فوت همسر و از دست دادن معشوق یکی از دردناکترین تجربههایی است که ممکن است برای شخصی اتفاق بیفتد. شما ممکن است تا مدتها احساس کنید زندگی برایتان بیمعنا شده و یا در شوک غم مرگ همسر باشید. از دست دادن معشوق در اثر مرگ، ممکن است زندگی شخص را بسیار تغییر دهد.
فوت همسر و از دست دادن معشوق یکی از دردناکترین تجربههایی است که ممکن است برای شخصی اتفاق بیفتد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قرار نیست بگوییم خاطراتتان را فراموش کنید و یا نسبت به این فقدان بیتفاوت باشید. اما لازم است بدانید با گذشت زمان کنار آمدن با موضوع برای شما آسانتر خواهد شد. شما نیز مانند بسیاری دیگر که این رنج عاطفی عمیق را تجربه کردهاند میتوانید از این مرحله عبور کرده و زندگی غنی، کامل و سالمی را رقم بزنید. برای گذر از سوگ و پذیرش غم از دست دادن همسر، مهم است بدانید که شما تنها نیستید. راهکارهای عملی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند در عین احترام به غم از دست دادن همسرتان، آرامش روحی و توان خود را بازیابید.
مراحل کنار آمدن با فوت همسر
همان طور که گفته شد سوگواری کردن هیچ مدل مشخصی ندارد. افراد در این موقعیت رفتار های مختلفی از خود نشان می دهند. این مراحل بسیار شبیه به مراحل شکست عشقی است. ولی عموما تمامی افراد مراحل زیر را طی می کنند:
انکار: در این مرحله که ممکن است از چند دقیقه تا چند روز و ماه طول بکشد. فرد به گونه ای برخورد می کند که انگار همسرش نمرده است. در واقع فرد نمی خواهد این واقعیت را بپذیرد و با آن مواجه شود.
خشم: فرد بعد از اینکه واقعیت فوت همسرش را می پذیرد، احساس عصبانیت و خشم می کند. ممکن است از این عصبانی باشد که چرا تنها مانده و ترک شده است. از این عصبانی بشود که چرا این اتفاق برای شخص او افتاده است و بسیاری موارد دیگر.
غم و افسردگی: فرد بالاخره غمگین و ناراحت می شود و علائمی که از خود نشان می دهد شبیه به افسردگی است. گریه کردن، از دست دادن اشتها، کم خوابی یا پرخوابی، مشکلات تمرکزی، دشواری در تصمیم گیری و ... . این مرحله می تواند طولانی تر از مراحل دیگر بشود.
پذیرش: نهایتا فرد بعد از تمامی مراحل گفته شده، با واقعیت نبودن همسرش کنار می آید و تصمیم می گیرد به زندگی روزمره خود برگردد و وظایفش را انجام دهد. هنوز هم فرد درگیر احساسات دلتنگی، خستگی، غم و خشم می شود ولی شدت و تناوب این موارد کم تر از قبل شده و کنار آمدن با آن ها برای فرد آسان تر شده است.
کنار آمدن با فوت همسر
بعد از فوت همسر اینکارها را انجام دهید
درباره غم و اندوهتان صحبت کنید
صحبت کردن و درد و دل کردن درباره این تجربه غمانگیز واقعاً آرامشبخش است. از دست دادن همسر بسیار سخت و دشوار است و کنار آمدن با احساسات و عواطف بعد از این فقدان سالها زمان میبرد. صحبت کردن درباره عزیزی که دیگر در کنارتان نیست و مهمتر از آن به یاد آوردن خاطرات او و زندگی مشترکتان آرامتان میکند. حتی متوجه میشوید که تعریف کردن بعضی از این خاطرات شیرین برایتان لذتبخش است. بازگو کردن خاطرات و صحبت کردن درباره این رنج جانگداز گام بزرگی برای التیام دادن زخم عمیق به جا مانده از این فقدان است. حتماً با فردی درد و دل کنید که دلسوزانه و همدردانه از شما حمایت میکند. مراجعه به یک مشاور مجرب و صحبت کردن با خانواده و دوستان نزدیکی که به آنها اعتماد دارید، بار بزرگی را از دوشتان برخواهد داشت.
به خودتان اهمیت دهید
فرایند سوگ به خودی خود برای سلامتی جسمانی و روحی شما مضر می باشد. سعی کنید که منظم غذا بخورید هر چند این کار برایتان سخت است و از کارهای پرخطر بپرهیزید. اگر می توانید ورزش کنید.
از صحبت کردن در مورد همسرتان خودداری نکنید
شما باید به زندگی عادی خود ادامه بدهید و از چیزی که اتفاق افتاده عبور کنید و به این نتیجه برسید که حالا سرنوشت دیگری دارید. اما کسی که از دنیا رفته، زمانی تمام قلبتان، روزها و ساعتهایتان را پُر کرده بود؛ بنابراین همیشه بخشی از خاطرات شما خواهد بود. هرچند ماههای اول بعد از از دست دادن همسر خیلی دردناک است، اما باید تدریجا یاد همسر مرحومتان را به خاطرات شخصیتان بسپارید.
شما باید در مورد هیجاناتتان و همسری که دیگر در زندگیتان نیست حرف بزنید. از خاطرات خوبتان و ویژگیهای خاص او بگویید و از تجربیاتی که با هم کسب کرده بودید. این کار به التیام دردتان کمک میکند.
آیندهی جدیدتان را که قرار است بدون همسرتان باشید، تجسم کنید
مرگ اجتناب ناپذیر است و کاری از دست شما برنمیآید؛ بنابراین تنها راهی که دارید این است که هر چه زودتر واقعیت را بپذیرید.
اما همانطور که گفتیم، مشکلی که در کنار آمدن با مرگ همسر وجود دارد این است که همراه با مرگ همسرتان، رویاها و آرزوهای مشترک، نقشههایی که برای سالهای آیندهی با هم بودنتان کشیده بودید، همه و همه از بین رفتهاند؛ و همین وادارتان میکند در مورد تمام مسائل مربوط به آینده دوباره فکر کنید و آینده را کاملا جور متفاوتی تصور نمایید.
بنابراین برای اینکه بتوانید بر اندوه مرگ همسرتان غلبه کنید، باید بتوانید این آیندهی تازه را متصور شوید. مجبور نیستید تمام باقیماندهی عمرتان را جور خاصی تجسم کنید. میتوانید با هدفهای کوچک شروع کرده و تدریجا خودتان را به سمت آینده پیش ببرید.
با دوستان نزدیک خود صحبت کنید
هنگامی که دوست دارید در مورد همسرتان صحبت کنید، اجازه دهید دوستانتان اطرافتان باشند و به حرف های شما گوش دهند. ممکن است کسانی مثل خانواده همسرتان باشند که آن ها هم سوگوار باشند و مایل باشند خاطرات همسر مرحومتان را با شما به اشتراک گذارند.
خودتان را منزوی و گوشهگیر نکنید
اگر ارتباطتان را با دنیا قطع کنید، در افسردگی و اندوه خود غرق خواهید شد. البته شکی نیست که برای کنار آمدن با این اندوه و آمادگی پیدا کردن برای برخورد با دیگران نیاز دارید که مدتی تنها باشید، اما نباید خودتان را به یک تارک دنیا تبدیل کنید و دیگر هرگز نور خورشید را نبینید. اگر خودتان را در خلوت خانه حبس کنید، تا ابد در زندان غم و اندوهتان محبوس خواهید ماند و حتی شرایطتان بدتر خواهد شد. پشتیبانی و همدردی اطرافیان برای تحمل مرگ همسر ضروری است. هر چه بیشتر از زندگی کناره بگیرید، جدا شدن از رختخواب و یافتن قدرت و انگیزه برای امیدوار شدن به آینده دشوارتر خواهد شد.
مرگ همسر
بیش از حد به خودتان سخت نگیرید
غم از دست دادن همسر باعث میشود که متوجه شوید، چقدر در این دنیا کوچک و ضعیف هستید. هر چقدر هم که بیتابانه برای زنده نگه داشتن عشقتان تلاش کرده باشید، در نهایت قدرت تصمیمگیری با شما نبوده است و اکنون درگیر احساس شرم، گناه و خشم شدهاید و خودتان را به دلیل مرگ همسرتان سرزنش میکنید. شاید با خودتان فکر کنید که : “اگر این کار را کرده بودم”، “اگر زودتر رسیده بودم”، “باید میدانستم که” و …
مهم این است که انسان بودن خود را بپذیرید. توانایی انسان محدود است و مسلماً شما بیشترین تلاش خود را در آن موقعیت کردهاید. غرق کردن خود در احساس شرم و گناه موقعیت را تغییر نمیدهد یا نتیجهی مطلوبی به بار نمیآورد. چیزهایی مانند عشق به همسر، راههای ادامه دادن این عشق و زنده نگهداشتن آن، را که تحت کنترلتان قرار دارد و هیچ کس نمیتواند آنها را از شما بگیرد، و همچنین چیزهایی را که اکنون میتوانید تغییر دهید، به خودتان یادآوری کنید.
کم کم فعالیتهای مورد علاقهتان را از سر بگیرید
طی اولین ماههای سوگواری، حتی فکر انجام فعالیتهایی که زمانی عادت داشتید با همسرتان انجام دهید هم میتواند بینهایت ناراحت کننده باشد. علاوه بر این، اندوه و غصهای که دلتان را پُر کرده نیز باعث میشود انجام این فعالیتها واقعا سخت و نشدنی به نظر برسد. اما شما باید تدریجا فعالیتهایتان را از سر بگیرید و احساس زنده بودن کنید. شما باید بتوانید دوباره لذت را تجربه کنید و با کارهایی که همیشه دوست داشتید، حالتان خوب شود و انرژی بگیرید.
این را نیز باید درک کنید که حسی که انجام این فعالیتها به شما میدهند دیگر مانند گذشته نخواهد بود. اما یادتان باشد که شما باز هم میتوانید لذت ببرید و احساس بهتری پیدا کنید. این حق شماست که دوباره از زندگیتان لذت ببرید.
ازدواج بعد از مرگ شوهر
مدیریت مالی برای زنان خانهداری که همسر خود را با وجود فرزند از دست دادهاند سخت است و اگر همسر شما ثروت زیادی نداشته باشد تربیت فرزند و اداره امور زندگی برایتان سخت خواهد بود. حال این شما هستید که باید در نبود همسرتان اطلاعات کافی در مورد دخل و خرج روزانهتان داشته باشید و آن را مدیریت کنید. اگر شاغل هستید کار کمی آسان تر میشود اما در مورد زنان خانهدار موضوع کمی پیچیدهتر است. این دسته از زنان شاید کمتر به گزینه ازدواج بعد از مرگ همسر فکر کنند و یا حداقل زمان بیشتری دارند که دوره درد و تنش را به آرامی پشت سر بگذرانند.
اما در مورد زنان بی سرپرست خانهدار داستان قدری متفاوت است. برای این دسته از زنان طبیعی است که ازدواج بعد از مرگ شوهر تبدیل به یکی از گزینههای منطقی شود. اما در این مورد هم همانند تصمیمات بزرگ مالی به خود و فرزندتان زمان بدهید. فرزند شما باید آمادگی لازم برای این اتفاق را داشته باشد. در وهله اول باید به خود و فرزندتان زمان کافی برای آرام شدن دهید. ارتباط با افرادی که مورد علاقه همسرتان بوده و ابراز تجربیات آنها در مورد همسرتان میتواند حس فرزندتان را در مورد پدرش بهتر کند. بعد از رعایت این نکات و طی شدن زمان کافی می توان به گزینه ازدواج بعد از مرگ شوهر فکر کرد و در صورت موردی مناسب اقدام به ازدواج کرد.
علائم اینکه اندوه و ناراحتیتان بیش از اندازه پیچیده شده
از دست دادن همسر، تغییری اساسی در زندگی ایجاد میکند و هر چند سوگواری کردن پروسهای طبیعی بعد از مرگ یک عزیز است، اما گاهی این اندوه و ماتم آنچنان ریشه دار میشود که در زندگی روزمره اختلال ایجاد شده و توانایی فرد برای زندگی کردن را سلب میکند. اگر علائم زیر را دارید و نمیتوانید از مرحلهی سوگواری خارج شوید باید حتما به یک درمانگر یا مشاور مراجعه کنید و احتمالا تحت درمان قرار بگیرید:
احساس میکنید دیگر هدف و انگیزهای برای زندگی ندارید
به سختی میتوانید فعالیتهای روزمرهتان را انجام دهید
مدام احساس گناه میکنید یا خودتان را بابت مرگ همسرتان مقصر میدانید و سرزنش میکنید
آرزو میکنید کاش شما نیز همراه همسرتان مُرده بودید
تمایلی به ارتباط با دیگران ندارید
برای کمک گرفتن از مشاور تردید نداشته باشید
گاهی با وجود تمام تلاشهایی که میکنید تا با مرگ همسرتان کنار بیایید باز هم قادر به عبور از مرحلهی ماتم و سوگواری نیستید و نمیتوانید به زندگی عادی برگردید. در چنین شرایطی، کمک گرفتن از یک مشاور حرفهای میتواند همان چیزی باشد که به آن نیاز دارید.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۵۵۱۵۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران